امیر کبیر و لرستان
امیر کبیر و لرستان
«می خواهم مملکتی که من صدر اعظمش هستم آنقدر امن و امان باشد که گرگی وجود نداشته باشد که در کنارش میش آب بخورد .»امیرکبیر
در فاصله فوت محمد شاه قاجار و روی کار آمدن ناصرالدین شاه همچنان که رسم دیرین تاریخ ایران بود در بسیاری از ایالات و ولایات ایران از قبیل خراسان ،فارس ،کرمانشاه و لرستان هرج و مرج و آشوب به پا شد .این دوره های فترت در تاریخ ایران به «شاه مرد» یا «شاه میری» معروفند که معمولا با جنگ،قحطی، غارت وخونریزی توام بودند.این اغتشاشات تا روی کار آمدن پادشاه بعدی و تثبیت دوباره اوضاع سیاسی ادامه داشت.دوره های شاه میری در مناطقی که بافت عشایری داشتند بسیار وحشتناک تر از مناطق شهری و روستایی بود.اغتشاشات لرستان سرانجام با روی کار آمدن ناصرالدین شاه قاجار بتدریج فروکش کرد.
پس از محمد شاه، پسر شانزده ساله اش ناصر الدین شاه (1264-1313 هـ ق) که مقام ولیعهدی داشت و در آذربایجان به سر می برد با حسن تدبیر وزیر لایق خود یعنی میرزا تقی خان امیرکبیر ، از تبریز به تهران آمد و رسما تاجگذاری کرد .در طول پنجاه سال سلطنت ناصر الدین شاه ، تحولات عمده ای در کشور به وقوع پیوست. متاسفانه اوضاع لرستان در این دوره به رغم اصلاحاتی چند که به همت وزرایی لایق چون امیر کبیر صورت گرفت همانند گذشته نابسامان بود و حکام و شاهزادگان مستبد وبی تدبیر و کوته فکر ، عرصه را بر مردم این سامان تنگ ساخته بودند .اما در این بین، دوره چند ساله وزارت میرزا تقی خان امیر کبیر وزیر با تدبیر ، اصلاحگر و روشنفکر ناصرالدین شاه یک استثنا بود.در این دوره کوتاه در واقع امیر بود که قدرت بلامنازع را درکشور دست داشت.میرزا تقی خان امیر کبیر که اوضاع کشور را آشفته دید ،سعی کرد افراد باکفایت و شایسته را برای اداره ولایات به مناطق مختلف ایران بفرستد . او برای آرام کردن لرستان که پس از مرگ محمد شاه سخت دچار هرج و مرج شده بود،اردشیر میرزا را انتخاب کرد .اردشیر میرزا (1165 تا 167 هـ ق) پسر نهم عباس میرزا و مردی فاضل ،ادیب و شاعر بود. پیش از آمدن اردشیر میرزا به لرستان سربازان ماکویی شهر خرم آباد را خراب کرده بودند . اردشیر میرزا وظیفه داشت به اغتشاشات لرستان پایان دهد . او از راه بروجرد به خرم آباد آمد و سران طوایف بیرانوند ، سگوند و دلفان را مجازات ، و عده ای را نیزدستگیر و به تهران اعزام کرد .
اردشیر میرزا حاکم لرستان
پس از حکومت کوتاه اردشیر میززا، خانلر میرزا احتشام الدوله (1266 تا 1275 هـ ق) پسر هفدهم عباس میرزاحاکم لرستان شد . از طرف خانلر میرزا ایلدروم میرزا (برادر محمد شاه قاجار) که شخصی خونخوار بود و عطشی شدید به کشتن بی گناهان داشت ، حاکم لرستان شد . از جمله حوادث مهم این این دوره ، شورش طوایف سگوند و جودکی ضد حکومت ایلدروم میرزا بود. علت اصلی این شورش ، کشته شدن «نصیر خان جودکی» به دست ایلدروم میرزا بود . فرزندان نصیر خان پس از قتل پدر ، بر ایلدروم میرزا شوریدند و چنانچه کمکهای ایل بختیاری و والی پشتکوه نبود ، ایلدروم میرزا قادر به رفع این شورش نمی شد . سرانجام طوایف شورشی مجبور به ترک پیشکوه و اقامت در میان اعراب بنی لام شدند .
به یقین ، خانلر میرزا بدون توجه به موقعیت لرستان ، با ظلم و ستم و کشتار روسای دلفان و دربند کردن نصیر خان جودکی و قتل او ، مرتکب اشتباهی بزرگ شد . او نصیرخان را با حیله دربند کشید و ریاست طایفه جودکی را به برادر او داد و همین امر موجب نفاق در میان این طایفه شد و سرانجام پسران نصیر خان ، سه تن از عموهای خود را که مطیع حکومت وقت شده بودند ، کشتند . در این هنگام منطقه دلفان نیز ناآرام شد . ایلدروم میرزا خودسرانه و به نام اینکه «میرزا تقی خان امیر کبیر فرمان داده است» عده زیادی از روسای دلفان را اعدام و خود به بروجرد فرار کرد . خانلر میرزا او را در راس نیرویی متشکل از سواران ولی خان سیلاخوری و عباس قلی خان والی و سوارانی از بختیاری برای دفع شورش دلفان اعزام کرد . این گروه ، از طریق طرهان به خاوه (دلفان) اعزام شدند و علی مردان خان حسنوند را که از بزرگان سلسله و دلفان بود کشتند و موسی خان حسنوند را متواری ساختند و از راه صیمره عازم دفع طایفه سگوند شدند . طایفه سگوند پس از شکست از جلال الدین میرزا به میان طایفه عرب بنی لام پناه بردند . سواران سگوند ، پس از زد و خوردهای فراوان ناچار به تسلیم شدند و موقتاً دست از تاخت و تاز کشیدند.
از جمله اسنادی که از زمان حکومت خانلر میرزا به جای مانده ، گزارش مفصلی است که مباشر لرستان درباره امور مالی و اوضاع لرستان به ناصر الدین شاه می دهد . او در این گزارش ، از بی نظمی امور مالیاتی در لرستان به شاه شکایت کرده است و برای وصول منظم مالیات به شاه پیشنهاد می دهد که اولا باید حکام بروجرد و خوزستان با حاکم لرستان برای وصول مالیات همکاری کنند . زیرا بسیاری از طوایف برای فرار از مالیات به مناطق خوزستان و بروجرد می روند و دیگر آنکه لازم است دو فوج سرباز و چهار صد هزار سوار ، همواره نزد حاکم لرستان باشد تا با این قوا بهتر بتوان مالیات لرستان را وصول ، و طوایف را به تدریج یکجانشین کرد . ناصر الدین شاه در حاشیه گزارش می نویسد :
«ان شاء الله سعی کند که منظم شود و مالیات وصول شود و به مرور تخته قاپو شود آنچه لازمه حسن کفایت است در کار آنجا ظاهر سازد .»
میزا تقی خان امیر کبیر
در خصوص نحوه حکومت احتشام الدوله در لرستان و برخورد میرزا تقی خان امیر کبیر روایتی وجود دارد که شنیدنی است . در این روایت آمده است که در ایام صدارت میرزا تقی خان امیر کبیر ، روزی احتشام الدوله خانلر میرزا عموی ناصر الدین شاه که والی لرستان بود ، به تهران آمد و به حضور میرزا تقی خان رسید .
امیر از احتشام الدوله پرسید : «خانلر میرزا ، وضع لرستان چطور است .»
حاکم لرستان جواب داد : « قربان ، اوضاع به قدری امن و امان است که گرگ و میش از یک جوی آب می خورند» .
امیر برآشفت و گفت : «می خواهم مملکتی که من صدر اعظمش هستم آنقدر امن و امان باشد که گرگی وجود نداشته باشد که در کنارش میش آب بخورد . » خانلر میرزا که در قابل این منطق امیر کبیر جوابی نداشت ، سر را پایین انداخت و چیزی نگفت.
از جمله اقدامات خانلر میرزا در شهر خرم آباد ، احداث نهری موسوم به نهر ناصری بود . در کتاب «روضه الصفا» در خصوص چگونگی احداث این نهر آمده است :
«در این اوقات ، همت بلند امیر زاده آزاده (خانلر میرزا) به آبادی و خرمی بلده خرم آباد مقیم بود و چون شهر خرم آباد در دامان کوهی واقع است و آبی که از زیر قلعه و بالا می جوشد (آب گلستان) به واسطه آنکه دو ثلث شهر خرم آباد از آن ارفع است بدانجا نمی نشیند و غالب بیوتات متوطنین شهر را از آن آب قسمت و بهر حاصل نمی گردد و غالباً به علت قلت آب و بدی هوا امراض مزمنه متوقفین شهر را علیل و مریض دارد . نواب والا در مقام چاره این کار بر آمد و به اعلی وادنی و از اطراف و اکناف شهر تماشا و سیر کرده علامت و آثار و قلل و دمی شهری قدیم در پهلوی جبل و قلل مشاهده کرد تا محقق گشت که در ازمنه سالفه نیز آب به شهر خرم آباد از رودخانه می آورده اند ، لهذا از تنگ رباط که تا شهر یک فرسخ و نیم مساحت دارد نهری بریده در تمامت معابر با آهنگ و سنگ و ساروج محک کرده و فرو بسته بغلهای جبل را شکافته و مدت دو ماه ایام توقف خرم آباد نهرها را به شهر متصل ساخته به جمع خانهای فراز و فرود رسیده همه سیراب شوند و در بیوتات خود حوض و باغچه و بساتین و حدایق متنزهه بساختند . »
همچنین در کتاب «مراه البلدان» در مورد احداث نهر ناصری آمده است :
شهر خرم آباد که آب جاری نداشت و مردم از آب ، تنگی می کشیدند و یک فرسخی شهر آثار نهری بود، به حکم نواب والا احتشام السلطنه نهر را حفر نموده به واسطه آن شهر خرم آباد را دارای آب جاری نمودند .
علاوه بر احداث نهر ناصری در شمال شهر خرم آباد به سال 1268 هـ ق در همین سال رباطها یا کاروانسراهایی در بین راه خرم آباد به دزفول ساخته شد که هم اکنون نیز آثار آنها به چشم
می خورد. از آن جمله می توان به کاروانسرای گوشه ، قلعه نصیر ، قلعه چمشک ، قلعه رزه و … اشاره کرد . در ضمن تعمیراتی نیز در ساختمان قلعه فلک الافلاک بنا به دستور خانلر میرزا انجام گرفت.
جهت اطلاع بیشتر رجوع شود به کتاب «لرستان در عهد قاجار» تالیف نگارنده.